پارت بیست و دوم

زمان ارسال : ۱۴۷ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه

هنگامی که در رستوران رو‌به‌روی هم نشستند چشمان کامران از فرط اشتیاق برق می‌زد. ارغوان نیز دل توی دلش نبود و گویی نظرش نسبت به او مساعد شده بود. اولین بار بود که می‌توانست چهره کامران را دقیق از نظر بگذارند. موهای سیاه و نرمی که به صورت اریب از روی پی ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.